از نفتکش سانچی تا لنج ماهیگیری یاقوت
از نفتکش سانچی تا لنج ماهیگیری یاقوت
آوای پارسیان در ماجرای لنج یاقوت با 8 سرنشین که اواسط آذرماه در مطاف غرق شد، اتاق کنترل اداره بندر بوشهر در واکنش به درخواست کمک دریانوردان اعلام میکند موقعیت این حادثه در محدوده عملیات اداره بندر دیر میباشد، آنهم درحالیکه بر اساس بعضی شنیدهها بیسیم اتاق کنترل بندر دیر با مشکلات فنی مواجه بوده و با کمال تأسف این پیام علیرغم اضطرار و اهمیت آن، در اتاق کنترل بندر بوشهر زمینگیر میشود!
عبدالرسول غریبی| فعال صیادی
کشتی نفتی و غولپیکر سانچی که از عسلویه بارگیری کرده بود، 16 دیماه دچار حادثه تصادم دریایی با کشتی باری کریستال در آبهای دریایی چین میشود و به لحاظ محموله قابلانفجار که میعانات گازی بوده، در همان بدو حادثه دچار آتشسوزی مهیب و گسترده میگردد. قطعاً بعد از ساعاتی مسئولین شرکت ملی نفتکش و حتی عالیتر مقامات در جریان حادثه قرار گرفته و بدیهی است که پس از واقعه اقدامات بینالمللی را با مؤسسات و شرکتهای مرتبط برای نجات خدمه انجام داده و پیگیر وضعیت بحرانی کشتی باشند.
اما آنچه مایه تأسف و تعجب است اینکه چرا مسئولین ما در موارد بحرانی احساس مسئولیت شان با کندی، تأخیر و سرعت لاکپشتی همراه میباشد، آن هم در شرایطی که در عملیات نجات و اقدامات حیاتی، زمان طلایی را نباید از دست داد.
آیا تأخیر چهار تا پنج روزه بعد از وقوع حادثه برای تشکیل اتاق رسمی بحران در سطح مقامات عالی، تجهیز امکانات لجستیک و نهایتاً اعزام تکاوران نیروی دریایی پذیرفتنی است؛ آنهم در شرایط دهکده بودن امکانات و اطلاعات جهانی برای شرکت ملی نفتکش و دیگر بخشهای دولتی.
با نهایت تأسف، همه توانمندی ما زمانی به کشتی سانچی میرسد که شرایط بحرانیتری بر این نفتکش تحمیل شده و جای هیچگونه امکان نجات و تغییر وضعیت وجود ندارد، طوری که متأسفانه نیروهای اعزامی محزون و نومید به کشور بازگشته و 32 پرسنل و خدمه کشتی در غربت و تلخی حزنانگیز، هشت روز پس از حادثه به کام امواج و شعلههای آتش فرو میروند.
البته ذکر این نکته ضروریست که براساس ارزیابی کارشناسان خبره ذیربط و دارای سابقه روی نفتکش ها، پرسنل و خدمه کشتی در همان ساعات اولیه حادثه فوت کردهاند که این موضوع به جهت شرایط حادثه پذیرفتنی است و قطعاً اقدامات بعدی نجات و تجسس به لحاظ مسئولیت اخلاقی و امیدوارهای پیشرو بوده است، اما همچنان جای این سؤال مطرح است که چرا امکانات لجستیک و نیروهای ما در شرایط بحرانی برای بهرهگیری از شرایط و فرصتهای طلایی نجات با تأخیر حاضر شده و بعضی مواقع بخشهای خصوصی از آنان پیشتر هستند؟ چرا خانوادههای دریانوردان در هنگامه دود و آتش، سختی و زیانآور بودن حرفه دریانوردی را به مسئولین ذیربط یادآوری نمایند؟ و لابد بازهم کسی باور نکند؟
به نظر میرسد محدود بودن اختیارات، توسعه ناموجه و بدنه متورم و پیچیده اداری نهتنها از چابکی بخش دولتی کاسته، بلکه سدی در مقابل سرعت عمل دولتی ها در مواقع ضروری میباشد.
مشابه حادثه نفتکش سانچی نه هزاران کیلومتر دورتر از آبهای کشور که با محدودیتهای خاص روبرو باشد، بلکه در سواحل استان بوشهر و در فاصله ۳۰ مایلی بزرگترین بندر ماهیگیری ما یعنی بندر دیر رخ داد، طوری که 17 آذرماه یک فروند موتور لنج ماهیگیری بنام یاقوت با هشت سرنشین در شرایط طوفانی در منطقه حادثهخیز مطاف که به مثلث برمودای خلیجفارس معروف است به گل نشست.
ناخدا و ملوانان پس از نومیدی از تلاش خود برای نجات، در ساعت 15:20 دقیقه عصر همان روز از طریق بیسیم اعلان وضعیت اضطراری نموده و درخواست کمک میکنند.
کارت ناخدا به همراه لنج یاقوت قبل از حادثه
اتاق کنترل مخابرات نیروی دریایی ارتش در بوشهر این پیام اضطراری را جهت عملیاتی کردن آن به اتاق کنترل اداره بندر اعلام میکند ولی متأسفانه اتاق کنترل بوشهر بهجای اینکه پیام را عملیاتی نماید اظهار میدارد موقعیت این حادثه در محدوده عملیات اداره بندر دیر میباشد، آنهم درحالیکه بر اساس بعضی شنیدهها بیسیم اتاق کنترل دیر با مشکلات فنی مواجه بوده و با کمال تأسف این پیام علیرغم اضطرار و اهمیت آن در اتاق کنترل بندر بوشهر زمینگیر میشود.
کار به جایی رسید که بستگان ماهیگیران رأساً با وسیله نقلیه از طریق خشکی به بندر دیر رفته و علیرغم مطلع بودن اتاق کنترل بندر بوشهر، بستگان ماهیگران اقدام به کرایه نمودن قایق تندروی ماهیگیری شخصی نموده و به محل حادثه رفتند؛ اما شوربختانه به لحاظ فرا رسیدن شب و از دست رفتن فرصت طلایی نجات، زمانی به محل حادثه میرسند که آثاری از لنج و سرنشینان آن نبوده و هشت انسان ماهیگیر پس از ساعت ها انتظار نجات، به لحاظ عدم احساس مسئولیت بهموقع آنهم در سواحلی که ثروت ملی و همه امکانات در کنار آن موج میزند، بدون تشکیل اتاق بحران مسئولین ذیربط، مظلومانه به کام امواج خلیجفارس و مطاف فرو رفته و غرق میشوند.
ناگفته نماند از روز بعد و چند روز پساز آن با تلاش و زحمات بیدریغ و شبانهروزی عوامل قایق نجات دریایی و بالگرد امداد، اجساد 4 ماهیگیر این لنج بهعنوان نشانهای به دست خانوادههایشان رسید، اما افسوس که نوش داروی بعد از مرگ سهراب بود...


