دوشنبه, 13 آذر 1402 - Monday, 04 December 2023
کد خبـر : 2541
تاریخ انتشار: پنج شنبه, ۰۵ بهمن ۱۳۹۶ ۱۳:۱۷
دسته: مشروح
پرینت
ایمیل

سخت شدن معاش صیادان بوشهر؛ ماهیان آب شدند

سخت شدن معاش صیادان بوشهر؛ ماهیان آب شدند

آوای پارسیان : صیادان بوشهر یک دشمن مشترک دارند که می‌گویند برکت از دریای‌شان برده: صید ترال. «به زبان ما می‌شود گوفه. مثل جاروبرقی می‌ماند.»

 آذرماه ٩۶ شناور صیادی که از جفره حرکت کرده بود؛ ناپدید شد. از هشت خدمه لنجی که ناپدید شد، فقط سه جنازه پیدا شد. پنجشنبه طوفان گرفته بود، دریا سعید را ١١روز بعد در ساحل بردخون پس‌داد.

نخستین سفر ناخدا اصغر بوالخیری بدون لنج پدر بازگشتی نداشت. پیش از آن‌که طوفان ارتباط رادیویی و مخابراتی لنج یاقوت را قطع کند، او از حوالی «مَطاف» با خشکی تماس گرفته بود. «برخورد کردیم به صخره‌ها، به گل نشستیم، لنج شکسته. این‌جا هوا خراب است. معلوم نیست تا کی دوام بیاوریم.» قرار بود ٩ روز در صیدگاه باشند. روز سوم سفر، هوا خراب شد.

http://pgnews.ir/gozaresh/uploads/p1c4kilo7455d17g21tiblgc1kst7.jpg

زمانه صید و دریا فرق کرده، پدر ناخدای این قایق که در دوره وی «تا ٣٠٠ متری ساحل هم ماهی بود» می گوید: حالا ماهی‌ها رفته‌اند به آب‌های دور: «غرق شدن، آتش‌سوزی، صیدغیرمجاز، آلودگی دریا، کوچ ماهی‌ها، بنزین گران، بیمه نداشتن. صیادی دیگر فایده‌ای ندارد عامو جان.»

برکت از دریاها رفت؟
خلیفه قایق را به پشت خوابانده روی شن‌های ساحل، پشت بازار ماهی‌فروش‌های بوشهر. نوار چسبی وسط قایق، فضای دو رنگ سفید و فرمز را جدا کرده، مشغول رنگ کردن است. خلیفه زبانش به ناشکری نمی‌گردد که بگوید ماهی‌های دریا کم شده. «شکر، شکر. بعضی وقت‌ها پول بنزین هم درنیامده، دریا دست خداست. شیلات تنها فکر خودش است. چند بار اعتراض دادیم به خاطر صید غیرمجاز. می‌گویند دنبال می‌کنیم.»

چرا به این کار ادامه می‌دهی، خلیفه؟
«کار دیگری بلد نیستم. نان زن و بچه باید جمع کنیم به هر زحمت. گله زیاد دارم. شیلات نمی‌گذارد قایق‌ها بی‌سیم بگیرند. هر قایق اجازه یک موتور دارد. می‌گویند با موتور قوی نمی‌توانی بروی دریا. چطور در فیلم‌های خارجی، عربی دیدیم موتورهای قوی دارند. اگر موتور خراب شود، کسی به دادمان نمی‌رسد. الان صید کم است. نگاه کن آن قایق تو این هوا تور می‌برد با خودش. یک شب ٣٠ ‌تا تور می‌ریزد، شاید صیدی گیرش بیاید. ببین الان صیادی جزو مشاغل سخت نیست. کشتیرانی هست اما صیاد بدبخت نبوده. بروید مردادماه بیایید ببینید گرما چه می‌کند.»

از خوبی‌هایش بگو، چه دارد که تو هم مثل اجدادت‌ رو آوردی به دریا؟
«این‌که آقا بالاسر نداریم. هر وقت بتوانیم دریا می‌رویم. اما نمی‌توانیم خودمان را بیمه کنیم. از سال ٧۵ اول جاشوی لنج بودم. خدا را شکر. شش، هفت‌سال کار کردم بعد که سابقه بیمه گرفتم دیدم یک‌سال‌ونیم ریختند. تأمین اجتماعی می‌گوید نمی‌شود. الان قایق بیشتر صیادها به اسم زن‌های‌شان است یا خودشان درگیرند با بیمه. کارفرما هم که فقط وقت دریا را بیمه رد می‌کند. چقدر می‌شود این‌طور کار کرد.»

رنگ یک طرف قایق تمام شده، صیادها به کمک می‌آیند، قایق خلیفه را برمی‌گردانند. قایق قبلی‌اش کهنه شده بود. «فروختمش. چهار، پنج‌سال بیشتر نمی‌شود نگهش ‌داشت. زود فرسوده می‌شود.»

http://pgnews.ir/gozaresh/uploads/p1c4kilo7313b11gaoq9qkjuah34.jpg

صیادان بوشهر یک دشمن مشترک دارند که می‌گویند برکت از دریای‌شان برده: صید ترال. «به زبان ما می‌شود گوفه. مثل جاروبرقی می‌ماند.»

ترال توری مخروطی در اندازه‌های بزرگ است. با چهار طناب ضخیم به لنج یا قایق وصل می‌شود. در قسمت زیرین با زنجیر و تخته گرفته شده. زنجیرها کف دریا کشیده می‌شوند، تخته‌ها دوطرف زنجیرها را از هم باز می‌کنند و بالای زنجیرها و تخته‌ها، چوب‌پنبه‌هایی (تاپول) است که بالا می‌آید و دهانه ورودی گوفه باز می‌شوند و حالت مخروطی می‌گیرند. تور چشم‌هایی (سوراخ) ریز دارد که ماهیان کوچک و میگو‌ها نمی‌توانند از آن بگریزند.

می‌گویند اگر لنج صیادی در صید چهار روزه با گوفه ۵تن ماهی یا میگو صید کند، یک تا یک‌ونیم تن از صید دوریختنی‌ خواهد بود. ماهیان ریز غیرقابل خوردن در این صید می‌میرند. وقت صید، گوفه به کف دریا می‌چسبد و هر چه هست درو می‌کند، ماهی و مرجان.

خلیفه توضیح می‌دهد که این ماهی‌های ریز و جلبک‌ها خوراک ماهی‌های بزرگترند و صید گوفه حیات زیر دریا را دگرگون می‌کند. صیادها چندبار هم به گوفه‌کشی اعتراض کرده‌اند، اما هنوز نتیجه نگرفته‌اند.

خلیفه می‌گوید از انتهای خلیج‌فارس تا بندرعباس صیادهای قاچاقچی صید بی‌رویه می‌کنند و ما مجبوریم ٧٠ مایل برویم تا نزدیک خاک عربستان و خطر کنیم. حداقل ٣٠٠‌هزار تومان خرج می‌کنیم و می‌رویم. باید صید بیاوریم. بنزین لیتری‌ هزار تومان. برای هر صید ٣٠٠ لیتر می‌زنیم تا خدا چقدر داخل سفره بیندازد. میثم صیاد بوده، حالا در بازار نزدیک میدان رئیس‌علی دلواری ماهی‌فروشی می‌کند.: «سال‌به‌سال، دریغ از پارسال. داستان ما هم همین‌طور شده. آبا و اجداد ما ٧٠٠‌سال صید کردند، اما به آینده هم فکر می‌کردند.»

آن سوی اسکله، صیاد قدیمی قایق را با جوهر نمک از جلبک پاک می‌کند. چند سالی است خودش را بازنشسته کرده: «قبلا حرمت داشت دریا. هر چیزی که زیاد استفاده می‌کنی و ترمیم نداشته باشد، به این‌جا می‌رسد. پدرم می‌گفت قبلا که مردم برای خرید می‌رفتند یک مشت مثلا برنج یا گندم یا هر چه، برمی‌داشتند و از فروشنده می‌پرسیدند منی چند؟ می‌گفت مثلا ٣هزار، ماچش می‌کردند و می‌ریختند سر جاش. الان لگد می‌زند که کیلو چند؟»

٢٠٠ کیلومتر آن سوی بوشهر، صیادان بندرکنگان و عسلویه هم حرف‌های مشترکی دارند. اگر در بوشهر صید ترال نفس صیادان را گرفته، در کنگان صید حلقه‌ای، ماهیگیران را بی‌روزی می‌کند.

http://pgnews.ir/gozaresh/uploads/p1c4kilo7366mlajoaorsa1aan5.jpg

محمود آرامش، نماینده صیادان کنگان نخستین بار این تور را سال ٧٩ دید: «از برج ١٢ تا برج یک و دو، وقت تخم‌ریزی ماهی‌هاست، اما صیاد غیرمجاز با تور حلقه‌ای که روشنایی دارد در همین زمان به دریا می‌رود. ماهی که سنگین است در این تور گرفتار می‌شود. هشت، نه تن ماهی سالم درمی‌آورند، ١٢ تن ماهی خراب می‌شود. ما به شیلات هم شکایت کردیم. شرکت‌ها هم که در عسلویه و کنگان تأسیس شدند، صیدگاه را خراب کردند و مرجان‌ها از بین رفتند، ولی به جایش صیدگاه نساختند. در سمت اختر (فاز ١٢پالایشگاه) این اتفاق افتاد.»

جایگزینی صخره‌های مرجانی در بندر دیر انجام شده. بلوک‌های سیمانی را در صیدگاه گذاشتند تا ماهی‌ها به خیال شاخه‌های مرجانی در آن‌جا تخم‌ریزی کنند. تجربه‌ای که در بنادر دیگر تکرار نشد.

صیادانی که در کنار قایق محمد در بندر کنگان مهیای رفتن می‌شوند و آنها که از راه می‌رسند، می‌گویند تعطیلی کوتاه‌مدت و نظارت دوره‌ای دوای جلوگیری از صید غیرمجاز نیست، وقتی برخی مسئولان شهر واسطه‌ قوم و آشنای‌شان می‌شوند و شیلات به آنها اجازه صید بدهد.

رضا نادری، معاون امور صید و صیادی سازمان شیلات هنوز باور ندارد که ماهیان از سواحل جنوب به دوردست‌ها کوچیده باشند: «بحث کم شدن صید جای بررسی دارد و باید مستند باشد. ما موافق این ادعا نیستیم و این موضوع را به‌زودی در قالب گزارشی از دفتر معاونت صید تنظیم و با عدد و رقم مقایسه می‌کنیم. اطلاعاتی که ما داریم نشان نمی‌دهد صید کاهش پیدا کرده باشد. این مسأله نیازمند بررسی شاخص‌هایی مثل میانگین صید در واحد تلاش، وضع سرانه شناورها در سال‌های مختلف، شاخص‌های مربوط به زیست‌سنجی آبزیان و … است.»

اما او صید غیرمجاز را رد نمی‌کند: «ممکن است در دریا اتفاق بیفتد، ولی شیلات تدابیری برای کنترل این موضوع دارد. یگان حفاظت منابع آبزی فعال است، ضمن این‌که بعضی مراجع ذیربط مثل دریابانی، نیروی انتظامی و یگان‌های دریایی برای کنترل، مقایسه حضور و تردد غیرمجاز شناورهایی وظیفه دارند.» آرامش، نماینده صیادان کنگان می‌خواهد بداند چرا ماهی بیاح هندیجان خوزستان که تا ‌سال ٩١ در آب‌های کنگان صید می‌شد، دیگر به تورشان نمی‌افتد و چرا صیادان مایل‌ها از خشکی فاصله می‌گیرند تا تورشان خالی از آب بیرون نیاید.

او می‌گوید در ١٠‌سال گذشته وضع نظارت بر صید غیرمجاز به‌گونه‌ای بوده که این نتیجه را داشته، اما امیدوار است به رئیس کنونی شیلات کنگان که شاید بتواند ورق را برگرداند و این روند متوقف شود. محمد و دیگر صیادان اما این امید را هم ندارند.

صیادی که تازه از آب‌های دور رسیده، می‌پرسد: یارانه واریز شد؟ پسرعموی محمد با خنده فریاد می‌زند: نه. تخم‌مرغ هم ارزون شد؟ صیادها دهان باز می‌کنند به گفتن مشکلات:

«موتور قایقم را دست دوم خریدم ١۵ میلیون، نوش ٣٠‌میلیون تومان است. قبلا شیلات تور و روغن می‌آورد. الان فقط تعرفه ماهی مرکب و میگو را برده بالا، مگر چه کرده برای‌مان.»

«پریروز ٣٠٠لیتر بنزین زدیم؛ دو تا قایق رفتیم. هیچ ماهی نگرفتیم. از نایبند تا بردخون همین‌طور آلودگی زیست‌محیطی صیدگاه را تخریب کرده.»

«ضعیف‌ترین قشر این منطقه صیاد است. نمی‌گذارند قایق را دو موتوره کنیم. ٧٠ مایل می‌رویم. دریا طوفان می‌گیرد. چهارنفر خودمون هستیم، یک تن وزن قایق، یک تن هم بار. موتور می‌شکند. الان با موتور ١١۵ دریا رفتن سخت است. اگر موتور چهارزمانه هم قبول کنند، باز هم خوب است، مصرفش نصف این است.»

«من با این یک قایق خالی و یک تور فقط ماهی تن می‌گیرم. کیلویی ٢‌هزار تومان می‌فروشیم.»

«صیادها اسکله ندارند. الان کانکس پمپ بنزین این‌جا را تعطیل کرده‌اند. حالا فقط لنج‌های سفاری (تجاری) را اجازه می‌دهند این‌جا بماند. از ۵٠‌سال پیش همین پیرمرد این اسکله‌اش بوده.»

http://pgnews.ir/gozaresh/uploads/p1c4kilo7419nbed9nnl1kbqn5a8.jpg

دریا به دریا، برای روزی

علی عسکرزاده، حسین حیاوی، عبدالزهرا نادری و جعفر محمدی که در لنج یاقوت غرق شدند، خوزستانی بودند و پی کار و درآمد به بوشهر آمده بودند. سعید حیدری هم که  جسدش دو روز بعد پیدا شد، از خوزستان به بوشهر کوچیده بود.

حاج‌حسین، لنج‌دار قدیمی کنگان هم اهل آبادان است. خیلی ‌سال گذشته از مهاجرت او. روی عرشه دو جاشو نشسته‌اند و تور پاره شده را با قلاب ترمیم می‌کنند تا روزی که لنج به ناز میان آب بخرامد و به صید ماهی برود. سرخو، حلوا، زبیدی، خارو، شیر، کوسه.

لنج حاج حسین چند روزی است لنگر انداخته. ناخدا ابراهیم می‌گوید اوضاع صید خراب است: «درآمد صفر است. کارگر هم نیست. مشتری نیست وگرنه این لنج همسایه را گذاشته‌اند برای فروش. مشتری نیست، بخرد. این یکی را فروختند به ۴٠٠‌میلیون تومان در صورتی که موتورش ٢٠٠‌میلیون است، مجوزش ٢٠٠ و بدنه‌اش ٣٠٠ میلیون. ضرر کرد، اما راحت شد. ضرر تلخ است، اما بماند هم نگهداری‌اش خرج دارد. می‌گویند ماهی کم شده، خب علتش محیط‌زیست است. هرچه حرف زدیم حتی یک تومان (یک‌میلیون تومان) وام ندادند برای لنج. هنوز قسط وام شیلات مانده، باید خانه را بفروشیم.»

چند نفری جلوی لنج ایستاده‌اند. یکی می‌گوید علت رفتن ماهی‌ها لرزش زمین ناشی از فعالیت شرکت‌ها نزدیک ساحل است. یکی می‌گوید برو طرف عسلویه کنار جاده ببین که گوگرد ریخته‌اند. باران می‌زند و گوگرد و زباله‌ها از خاک به دریا می‌رسند.

آدم با روزی‌اش می‌چرخد
«دریا بیایان شده، مثل طبس.» این حرف رحمان است که از روستای رمین چابهار به کنگان آمده، دریا به دریا. او، هم دریای عمان را دیده و هم بیابان‌هامون را. حاج حسین می‌گوید این‌جا قبلا ماهی آکواریومی بود، مرجان بود که مرجان‌ها سفید شدند، شاخ گوزنی‌‌ها و ماهی‌ها مردند. «موبایل این پسر و ببین. نشانت می‌دهد که ماهی‌ها چطور مردند و ما بدبخت شدیم.»

امروز بنا بود لنج ناخدا راهی دریا شود. یخ خرید، خوراک خرید، اما کارگری برای دریا رفتن پیدا نکرد. «با چهار، پنج نفر نمی‌شود رفت دریا.»

پسر موبایلش را خاموش می‌کند: «ما با این ماهی‌ها شنا می‌کردیم. تا برج ٣ پارسال، تا ١٠ کیلومتری اسکله هر ١٠٠ متر ماهی زیادی می‌دیدم، امسال هر ٢٠٠، ٣٠٠ متر ١٠ تا ماهی دیدم.»

ناخدا از اول‌ سال تا امروز چقدر این لنج‌ درآمد داشته؟
«از اول ‌سال تا برج ۶ که فصل میگو هم داشت، هر نفر ۶٠٠ تا ٧٠٠‌هزار تومان گیرمان آمد. از برج ۶ تا الان که برج ١٠ است، حساب کردیم نفری ۴٠٠‌هزار تومان درآوردیم. فقط توانستیم قبض برق و آب را بدهیم. ما حاضریم قرض مردم را بدهیم و خلاص شویم. این از کار ما، بچه‌های‌مان که توی شرکت هستند هم ۶‌ماه است حقوق نگرفتند.»

http://pgnews.ir/gozaresh/uploads/p1c4kilo7412o142h6m21d211ubh6.jpg

در بندر عسلویه هم صیادها گلایه و درخواست‌ مشابهی دارند. علی اصغر دیداری در پژوهشی که درباره تأثیرات مهاجرت نیروی کار بر جوامع بومی و محلی منطقه عسلویه داشته، بعد از توجه به مواهب صنعتی‌شدن این منطقه و ایجاد اشتغال و پیشرفت‌های دیگر به دریاخواری و ساحل‌خواری توسط شرکت‌های نفت و گاز می‌پردازد و تخریب صیدگاه‌های بومیان، مهاجرت ماهی‌ها و دلسردی صیادان به دلیل کاهش صید و از بین رفتن بازارهای محلی.

تابستان امسال گرمای کنگان طاقت‌فرسا بود: «دریا جوشید، تمام ماهی‌ها و مرجان‌ها مردند. چیزی نماند. الان هم از بوی نفت و گاز خفه می‌شوند. یک مدتی هم نمی‌دانم این‌جا چه شد، همه پرنده‌ها و ماهی‌ها مردند. محیط‌زیست هم اعتراض کرد و گفت بیایید نامه امضا کنید.»

تصویرهایی که ناخدا ابراهیم و حاج‌حسین می‌سازند و تصویرهای موبایل جاشو مثل فیلم‌های سینمایی‌اند. دریایی که ماهی‌های مرده را از دلش بیرون می‌ریزد و آسمانی که از آن پرنده می‌بارد.

با همه این احوال حاج حسین و بسیاری از صیادان در ماه صفر صید و صیادی را تعطیل می‌کنند. حاج حسین در این یک‌ماه عازم کربلا می‌شود.

در روزهای بی‌صیدی رحمان بلوچ توی لنج روزگار می‌گذراند و شب‌ها در قماره (اتاقک ناخدا) می‌خوابد: «آدم با روزی‌اش می‌چرخد.»

نظر شما؟  
+ 1
مخالفم + 0
Bookmark and Share
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

نوشتن دیدگاه