نگاه عجیب کریست به علیرضا!
نگاه عجیب کریست به علیرضا!
آوای پارسیان: با نگاهی به زندگی بیرانوند و رونالدو شباهت های کم نظیری می بینیم. فقر و ضعف مالی خانواده هر دو آنها نه تنها علاقه مفرط به فوتبال را در درون آنها نکشت بلکه انگیزه ای شد تا مصمم تر در راه سخت و طولانی تحقق آرزو و رویای کودکانه خود گام بردارند.
حسین فریدونینیا
مصاف تیم ملی فوتبال ایران با پرتغال در مسابقات جام جهانی روسیه درحالی با سوت انریکه کاسرس، داور پاراگوئه ای به پایان رسید که امتیازات میان دو تیم تقسیم شد اما در این دیدار شاهد شگفتی های زیادی بودیم که از جالب ترین آن ناکامی کریستیانو رونالدو در به ثمر رساندن پنالتی بود.
تردیدی نیست نگاه عجیب کریستیانو رونالدو به علیرضا بیرانوند بعد از مهار پنالتی حکایت از تعجب او به توانایی گلر ایران در تشخیص مسیر توپ و عکس العمل به موقع دارد، دروازه بانی که فارغ از بزرگی نام رونالدو و بدور از جو روانی حاکم بر بازی و ورزشگاه، بزرگی خود را اینچنین به رخ حریف می کشد و به کابوس بزرگترین بازیکن دنیا بدل می شود. اما می توان تعبیری دیگر از نگاه متعجب کریست! به علیرضا هم بدست آورد و آن اینکه رونالدو آینه تمام نمای خود را در بیرانوند دید و در فلش بکی سریع تمام گذشته روبروی چشمانش قرار گرفت و رژه رفت.
با نگاهی به زندگی بیرانوند و رونالدو شباهت های کم نظیری می بینیم. فقر و ضعف مالی خانواده هر دو آنها نه تنها علاقه مفرط به فوتبال را در درون آنها نکشت بلکه انگیزه ای شد تا مصمم تر در راه سخت و طولانی تحقق آرزو و رویای کودکانه خود گام بردارند.
رونالدو وقتی سه ساله بود ضربه زدن به توپ را آغاز کرد اما وقتی در شش سالگی به مدرسه رفت دیگر علاقهاش به ورزش نزد همه نمایان شده بود. او می گوید آن زمان که پسربچه ای بیش نبودم، عشق به فوتبال وادارم می کرد با پیراهن خواهرانم الما و کاتیا توپی درست کنم و فوتبال بازی کنم. او موفق می شود در هشت سالگی برای یک تیم آماتور به نام آندورنیا بازی کند و از آن زمان رسما وارد دنیای فوتبال می شود. دو سال بعد برای خود نامی آشنا در فوتبال پرتغال دست و پا می کند و در هفده سالگی در لیگ قهرمانان اروپا مورد توجه تیم لیورپول قرار میگیرد اما بدلیل صغر سن از خرید او صرفنظر می کنند. همین چشم پوشی فرصتی شد تا به چشم سر الکس فرگوسن؛ موفق ترین مربی تاریخ بریتانیا بیاید تا پایش را در یک کفش کند و نه یک دل که صد دل خواستار حضور رونالدو در ترکیب تیم منچستریونایتد شود.
در طرف دیگر داستان ما بیرانوند از همان ابتدای کودکی علاقه بسیار زیادی به ورزش به خصوص فوتبال داشت و به گفته خودش همه کار می کرد تا به این علاقه و آرزویش برسد اما مشکلی جدی بر سر راه خود داشت. او می گوید پدرم مخالف سرسخت فوتبال بازی کردن من بود و میخواست من کار کنم چراکه واقعا توانایی تامین من را نداشت. عشق به فوتبال در من جوری بود که همیشه با پدرم بر سر فوتبال دعوا می کردم. بالاخره در کشاکش میان پدر و پسر سمبه علیرضا پر زورتر است و در پانزده سالگی دل به دریا می زند و از خرم آباد قصد رفتن به تهران می کند اما چون می داند واقعا خانواده در شرایطی نیست که حتی بتواند پول کرایه را بدهد از دایی و پسر عمویش ۱۵ هزار تومان پول قرض می کند و قدم در راه سرزمین آرزوها می گذارد.
از آنجا که همیشه اراده خداوند بر "از تو حرکت از خدا برکت" استوار بوده، حسین فیض مربی وحدت تهران بر سر راهش قرار می گیرد و او را به تیمش می برد و از آن زمان رسما به دنیای فوتبال می پیوندد. آنطور که خودش با افتخار و بی هیچ ابایی بارها گفته تا قرار گرفتن در ترکیب تیم فوتبال پرسپولیس، یکی از پرافتخارترین باشگاه ایران و پرهوادارترین تیم آسیا، از رفتگری در میدان خزانه گرفته تا پیتزا فروشی و شستن ظروف رستوران تمام زجرها و سختی ها را به جان دل خریده تا راه رسیدن به هدفش را هموار نماید.
بله اینچنین دو کاراکتر خوساخته تصویر ما با اعتماد به نفس و ایمان به توانایی های خود سال ها گام در راه کسب موفقیت های بیشماری نهاده اند تا به امروز که در بالاترین رویداد فوتبال جهان در ورزشگاه موردوویا آرنا شهر سارانسک روسیه در مصاف با هم قرار گرفته اند. شاید به جرات بتوان گفت چشمان خیره و متعجب زده کریستیانو رونالدو ۳۳ ساله به قامت علیرضا بیرانوند ۲۶ ساله حکایت از تقابل مبارزی با خودش دارد که اگرچه بمانند رونالدو شهره عالم نیست اما در بزرگی اراده و همت والایش شباهتی تام و تمام دارد. بی شک امروز هر دو آنها سمبل و نماد افتخار، غرور و امید مردمان کشورشان هستند.
آیا هر یک از ما در تحقق رویای کودکی خود کوشیده ایم یک رونالدو یا بیرانوند باشیم؟


